تنهایی های یک جوان

...میخانه دگر جای من بی سر وپا نیست

تنهایی های یک جوان

...میخانه دگر جای من بی سر وپا نیست

مشخصات بلاگ
تنهایی  های یک جوان

من...
یک تنهایم!
دلتنگی را خوب می شناسم...
با آن خو گرفته ام!
من...
تنهایم!
تنهای خسته...

طبقه بندی موضوعی

سلام

یه موقع هایی هست دلت بدجور گیر میکنه به خودت میپیچی

چشات پره اشک میشن فقط منتظره اینن که چشم بهم بزنی و اشک سرازیر بشه

گلو ی ادم یه جوری میشه خلاصه انقد میخوای گریه کنی تا اشک تو چشات تموم شه

چرا اینجوری میشه ادم ؟ واقعا برام سواله دلیلش رو میدونید؟


  • تنهای خسته

نظرات  (۲)

از اول خلقت تا حالا کسی نتونسته به این سوال جواب بده...
خوبه که باز همین اشک هست و لااقل باسرازیر شدنش مارو تسکین میده...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی