تنهایی های یک جوان

...میخانه دگر جای من بی سر وپا نیست

تنهایی های یک جوان

...میخانه دگر جای من بی سر وپا نیست

مشخصات بلاگ
تنهایی  های یک جوان

من...
یک تنهایم!
دلتنگی را خوب می شناسم...
با آن خو گرفته ام!
من...
تنهایم!
تنهای خسته...

طبقه بندی موضوعی

بسم الله النور

اینجا خانه ی مجازی من است...

جایی که دلتنگی هایم را در آن با شما در میان میگذارم!!!

اینجا خانه ی من است...


  • تنهای خسته

نمیدانم این دنیا تا کی چترش را باز می گشاید

تا انسان ها در دامش گرفتار شوند

گاهی چتر این دنیا آنقدر بر زمین سنگینی میکند

و آنقدر فریب دهند ه است

حتی باران خدا

نمی تواند قلب ها را بشوید

و یاد خدا را بر قلب ها جاری سازد

چرا نمی خواهیم رخت ها را برکنیم ؟!

آیا غیر از کفن با خود چیزی می بریم ؟!

نمیدانی همه ی داشته هایت با تو خاک می شود ...!

دنیا زیباست

به شرطی که قلب هایمان

حقیقیت آبی بودن آسمان را درک کنند ...


  • تنهای خسته
پسرک گل فروش گلهاش توی دستش بود،نشسته بود لب جدول
مردی رفت نشست کنارش گفت:برای چی نمیری گلات رو بفروشی؟
گفت:بفروشم که چی؟ تا دیروز میفروختم که با پولش ابجیمو ببرم دکتر
دیشب حالش بد شد و مْرد...
با گریه گفت:تو میخواستی گل بخری؟
مرد گفت:بخرم
که چی؟
تا دیروز میخریدم برای عشقم
امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...!
اشکاشو که پاک کرد یه گل به مرد داد
با مردونگی گفت:بگیر ، باید از نو شروع کرد
تو بدون عشقت......من بدون خواهرم...

  • تنهای خسته

 
 
دلم تنگ است...
...نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی...
...پریشان حالم و بی تاب می گریم و قلبم بی امان محتاج مهر توست...
...نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من...
...به دنبال تو همچون کودکی هستم و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را که شاید اندکی آرام گیرد دل...
...دلم تنگ است...
...و تنهایم و تنهایی به لب می آورد جانم...
...بیا تا با تو گویم از هیاهوی غریب دل که بی پروا...
...تلنگر می زند بر من و می گوید به من نزدیک نزدیکی...
...به دنبال تو می گردم به سویت پیش می آیم...
...چه شیرین است پر از احساس یک خوشبختی نابم...
...پر از امید سبز خواب دیدارم و می خوام که نامت رو به لوح سینه بنگارم...
...و نجوایی کنم در دل و گویم تا ابد...
  • تنهای خسته

سلام

یه موقع هایی هست دلت بدجور گیر میکنه به خودت میپیچی

چشات پره اشک میشن فقط منتظره اینن که چشم بهم بزنی و اشک سرازیر بشه

گلو ی ادم یه جوری میشه خلاصه انقد میخوای گریه کنی تا اشک تو چشات تموم شه

چرا اینجوری میشه ادم ؟ واقعا برام سواله دلیلش رو میدونید؟


  • تنهای خسته
ســــیگار می کِـــشَم کـِـه مـِـنَـتِ نامــَــــرد نــَـــکِشَم!
 
سیـــگار مــی کـِــشَم کـِـه اَز نارَفــــــــیق نـــَــکِشـَـم!
 
ســـیگار مـــیکشم کـِـه بِــتونَـم غـَـمُ و غـُـصه هــامــویـِه تـَـنــــــــــــــِــــــه رو
 
دوشـــَـــــــــــــم بــِـــکِشـــَــــــــم!  ...
  • تنهای خسته

هیچ کس ویرانــــیم را حس نکرد

وسعت تنهایـــیم را حـس نــــکرد

در مـــیان خـــنده های تــــلخ من

گریه ی پـــنهانیم را حـــس نــکرد

در هجوم لــحظه های بی کسی

درد بی کس ماندنم را حس نکرد

آنـــکه با آغاز من مانــــــــوس بود

لحظه ی پایانـــیم را حـــس نکرد!

d7b80f11a0a74774ad177e7a352f8748-425
  • تنهای خسته
خدایا؛ببخش مرا؛برای گناهانی که لذتش رفته؛اما مسئولیتش مانده ... ...
  • تنهای خسته
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند
دیگر گوسفند نمی درند
به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...
آری تنها چیزی که اینجا از موجوداتش میفهمی یک کلمه است آری فقط یک کلمه است وآن هم
"آه" است...
اینجا فقط "آه"...
  • تنهای خسته
اگر سرنوشت مرا تو نوشتی پس چرا آرزو کنم؟
خدا گفت:شاید نوشته باشم هر چه آرزو کند...
  • تنهای خسته

همراه بسیار است، اما همدمی نیست
مثل تمام غصه ها، این هم غمی نیست
 دلبسته اندوه دامنگیر خود باش
از عالم غم دلرباتر عالمی نیست
کار بزرگ خویش را کوچک مپندار
از دوست، دشمن ساختن کار کمی نیست
 چشمی حقیقت بین کنار کعبه می گفت
«انسان» فراوان است، اما «آدمی» نیست
در فکر فتح قله قافم که آنجاست
جایی که تا امروز برآن پرچمی نیست

  • تنهای خسته